بازدید از " غار سه پلنگ " روستای خور :: گروه کوهنوردی دوستداران طبیعت بردسکن

بازدید از " غار سه پلنگ " روستای خور

عرض سلام و خداقوت خدمت دوستان عزیز

برنامه این هفته گروه کوهنوردی و طبیعت گردی دوستداران طبیعت بردسکن " بازدید از غار خور " بود .

صبح جمعه 4 دیماه 94 ساعت 6 صبح 15 نفر از اعضای گروه در محل مسجد امام حسن مجتبی (ع) جمع شدیم و ساعت 6:30 با مینی بوس " وَن " آقای مرتضی بیانی به سمت روستای خور که در فاصله 30 کیلومتری شمال بردسکن میباشد حرکت کردیم . کمتر کسی پیدا میشود که به غار خور رفته باشد و گروه کوهنوردی دوستداران طبیعت هم برای اولین بار قرار بود به غار خور بروند . این غار با نام " غار سه پلنگ " مشهور است و به گفته برخی افراد قدیمی و کهنسال ، این غار در زمان های دور ، سکونتگاه سه پلنگ بوده است که سالیان سال در این غار زندگی می کردند . راهنمای امروز ما آقای علی اکبرجوانمرد بود که قبلاً چند بار به این غار رفته و آشنایی لازم را با این غار دارا می باشد .

ساعت 7 صبح به ابتدای روستای خور رسیدیم . در ابتدای روستا و در سمت راست جاده راه خاکی و کم عرضی وجود دارد که به غار منتهی می شود . حدود 2 کیلومتر راه خاکی را طی کردیم که لاستیک عقب مینی بوس پنچر شد ...

به ادامه مطلب بروید ...

به کمک بچه های گروه لاستیک ماشین تعویض شد . کوله پشتی هارو بستیم و باقیمانده راه رو پیاده روی کردیم که حدود 4 کیلومتر بود . هوای امروز ابری بود و خبری از سرمای سوزناک هفته های قبل نبود . مسیر رفتن به غار از پایین باغات روستای خور بود ...

غار سه پلنگ در این کوه قرار دارد و برای رفتن به قله کوه و رسیدن به غار مسیرهای نفس گیری رو پشت سر گذاشتیم ...

در راه صعود به قله کوه و رسیدن به غار ، ضمن استراحت چند دقیقه ای و نفس گرفتن ، عکسهای دسته جمعی هم می گرفتیم ...

عکسی از کوههای اطراف غار سه پلنگ ...

نمایی از روستای خور و باغات این روستا ... این عکس از قله کوهی که غار سه پلنگ در آن قرار دارد گرفته شده است ...

این هم عکسی از روستای بیجورد که در مجاورت روستای خور قرار دارد ...

به غار رسیدیم ... غاری بسیار زیبا

اینجا دهانه ورودی غار هست . بچه ها یکی یکی از این دهانه باریک به زحمت و بصورت افقی وارد غار شدند ...

اینجا اولین سالن غار هست که تقریباً اندازه یک اتاق سه در چهار می باشد ...

غار سه پلنگ به چند شاخه تقسیم می شد و هر یک از شاخه ها به سالن جداگانه ای ختم می شد ... برای رسیدن به سالن های اصلی راههای بسیار باریک همراه با شیب ملایم وجود داشت و دهانه های ورودی هر یک از این سالن ها طوری بود که می بایست چند متری رو بصورت سینه خیز طی کنی

در عکس های دسته جمعی پایین می بینید که همه بچه ها لباسهایشان خاکی شده و این به همان دلیل است که گفتیم : یعنی باریک بودن راههای ورودی به سالن های اصلی که فقط باید این ورودی ها را بصورت سینه خیز رفت ...

در عکسهای پایین دهانه های ورودی به سالن های اصلی غار را نشان می دهد ... رههای باریک و دهانه های ورودی بسیار تنگ ...

عکسهای پایین قندیل های بسیار زیبای داخل غار می باشد ...

این عکس در انتهای غار گرفته شده است ...

یک عکس دیگه در یکی از راههای خروجی غار ...

این هم نمایی از دهانه خروجی غار ...

این هم عکسی از خفاش داخل غار ...

بعد از یک و نیم ساعت بازدید از داخل غار ، از این دهانه خروجی بیرون رفتیم ...

این هم عکسی از نمای بیرونی دهانه غار ... ( این غار دو دهانه ورودی و خروجی دارد )

بچه ها یکی یکی از غار بیرون می آمدند ...

این هم عکس دسته جمعی بعد از یک غارنوردی موفقیت آمیز و خاطره انگیز ...

بعد از خروج از غار ، کوله پشتی ها رو بستیم و به پایین کوه حرکت کردیم ... در پایین تر از این غار یک غار کوچک دیگه هم وجود داشت که فقط دارای یک سالن کوچک بود و در دامنه کوه قرار داشت ...

این هم عکسی از دهانه این غار ... هر چند غار خیلی کوچک بود اما دهانه غار بسیار زیبا بود و حیف بود عکسی از آن نگیریم ...

برای صرف چایی و صبحانه به کلاته ای زیبا رفتیم به نام " سروزن " که نام محلی این کلاته می باشد . این کلاته در بین روستای خور و روستای خانقاه قرار دارد که فاصله آن به خانقاه نزدیکتر است و جزو کلاته های روستای خانقاه نیز می باشد ...